پسرمون ماهانپسرمون ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره
مامان ملیحهمامان ملیحه، تا این لحظه: 36 سال و 27 روز سن داره
باباوحیدباباوحید، تا این لحظه: 36 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

دلنوشته های مامان ملیحه

آشوبم

امان ازمریضی

مریضی خر است:( سرماخوردگی خراست:( گوش درد دل درد هر دردی خراست:( ببخشید مامان حرف بد زد ولی بخدا خر است:( از مبعث تا اخرفرودین تقریبا ده روز اخرفرودین بشدت مریض شدی اسهال استفراغ بی حالی عفونت ابریزش :(((((( ازمهدزنگ میزدن تب کرد ماهان -استفراغ کرد ماهان خیلی روزای بدی بود چندنوبت دکتربردیمت به پای کوچولوی قشنگت سرم زدیم خوب نمیشدی کم اورده بودم گریه میکردم مامان جونم که درگیر مریضیش بود تااینکه چندروزی مادرجون پدرجون اومدن یکم به مارسیدن دور و برمون بودن تاهم ماخوب شیم هم شماسرحال شی که خداروشکر تاثیرگذاربود تو هم چندروز مهد نرفتی بهتر شدی ماهانی هیچ وقت مریض نشو توروخدا ماکم طاقتیم:( ایشاله همیشه تنت ...
30 فروردين 1397

اولین دندون

وای وای وای از این دندون چی کشیدیم ما یه دو ماهی (پنج تاهفت ماهگی) خیلی بیقراری میکردی همه ربظش میدادن به دندان ولی پایان نه ماهگی خیلی بی سروصدا موقع آب خوردن با لیوان شیشه ای حس کردم صدا میاد نگو صدای برخورد دندون قشنگت با لیوان بوده بالاخره در پایان نه ماهگی اولین دندون قشنگ پسرم دراومد عزیزم چه قدر ناناز هست این مرواریدت اینقدر ذوق این دندون رو کردم که نگو مبارکت باشه نازنینم همیشه بخندی با این مرواریدای خوشکل حالا میخام برات آش درست کنم . اش دندونی مامان جون که مریضه . منم وارد نیسم ایشاله یکم سرچ کنم این هفته اندازه توانم برات درست میکنم حتما   ...
19 فروردين 1397

پایان نه ماهگی و شروع کار مامان ملیحه

سلام به خوشمزه ترین و تپلی ترین پسر دنیا سلام به ماهانی خودم سلام به پسرقشنگم که باید ازامروز ازمامانش جدابشه پسرقشنگم شرایط حال مامان جون و شرایط شغلی مامان ملیحه باعث شد من تو رو از چهارده فروردین یعنی پایان نه ماهگی بزارم مهد درخشش پیش خانم برزگر خانم سلطانی خانم حاجیلو خودم خیلی غصتو میخورم بخدا اما چاره ای نیس . همه سعیمو میکنم تو زمانی که باهمیم تمام انرژی مادریمو برات بزارم من خیلی نگرانتم بابت مهد اما میدونم تو پسرقوی ای هستی و با مهد و دوستات کنارمیای هرروز صبح من و تو و باباوحید باهم راه میفتیم اول بابا رو میزاریم سرکار بعد تو رو میزارم مهد بعدشم من میرم سرکار:) بااینکه خیلی سخته و خیلی اذیت میشی ولی ...
14 فروردين 1397

تولد مامان ملیحه

اینم از فیلم سوپرایز تولد مامان ملیحه سوپرایز باباوحید براتولد مامان ملیحه امسال تولد سی سالگی با حضور گل پسرم زیبایی دوچندان داشت سی سالگی من با نه ماهگی پسرم مطابق شد! سی سالگی شاید برای خیلیا سن خاصی باشه برای خیلیام فرقی نکنه... اما برای من خیلی خاصه. من میگم سی سالگی و موهای سفید شقیقه‌ام گواهی روزهای سخت و آسون بیست و چند سالگیم رو میده  من میگم سی سالگی و چهره‌ی جا افتاده‌ام توی قاب آینه لبخند میزنه  من میگم سی سالگی و قلب پر آشوبم گواهی بر نگرانی یک مادر میده!! سی سالگی یعنی .....بگذریم اگه سی سالگی رو دیدی میدونی یعنی چی اگه نه بعدا میفهمی🙂 پسرم من سی ساله شدم و تو نه م...
12 فروردين 1397

اولین ماکارونی خوردن ماهانی

یکی از اخلاقای خوب و جدیدت اینه که سرسفره ای که جمع نشستن میشینی عین آدم بزرگا برا خودت مشغولی این فیلم اولین ماکارونی خوردنته که زن عموی مهربون گرفته من عاشق این فیلمم . ازدیدنش سیرنمیشم دلم میخاس بخورمت اما نمیشه :دی ماکارونی خوردن ماهانی ...
11 فروردين 1397

روزپدر مبارک باباوحید:)ماخیلی دوستت داریما

همسر عزیزم امسال اولین سالیه که تو همچین روزی میتونم بگم روزت مبارک بابای مهربون💗 من و ماهان به تو و قلب مهربونت افتخار میکنی وحیدجانم تو بهترین همسر و بهترین بابای دنیایی زندگی برای من فقط درکنار تو معناداره..تاهمیشه دوستت دارم و بخاظر داشتن تو سرافزارمم:)   من هرگز بلد نبودم معشوقه ی خوبی باشم ، چون معشوقه های خوب مدام ناخن هایشان را سوهان میکشند و با لاک های رنگی تزئینشان میکنند ، حواسشان به پوست دستشان هست که مبادا زبر باشد و خشک ،  من اما ناخن های یکی درمیان کوتاه و بلندم را هرگز سوهان نمیکشم ، حتی گاهی که یکیشان میشکند خودم را لوس نمیکنم و ناراحت نمیشوم ،  اضافه هایش را با ناخن گیر...
10 فروردين 1397

اولین نوروز ماهانی -نوروز 97

تفلد عید شما مبارک:) چه سالی بشه امسال با ماهانی:) امسال اولین عید سه نفرمون بود. بااینکه شروعش خیلی سخت بود بخاطر حال مامان جون اما حضور پسرخوشکلم تو زندگیمون با همراهی خوب باباوحید نمیزاشت تلخی ها و بی وفایی ها به من غلبه کنه دوستتون دارم مردای خوب زندگیم راستی من و باباوحید یه کتاب اختصاصی برای عیدی شما سفارش دادیم:) ...
1 فروردين 1397
1